هر چی به نیمه شعبان نزدیکتر می شیم دلها بیشتر به سمت آقا پر می کشه انگار این روزا تو دنیا همه منتظر یه معجزه اند، همه منتظر ظهورند! نمی دونم شاید کسایی هم که آقا رو نمی شناسند این روزها تو دلشون غوغایی به پاست! این روزها قرار یه اتفاق بزرگ بیفته؛ اتفاقی تاریخی!
خدای من! وقتی تولد کسی باشه، رسم اینطوره که می رن خونشون با شیرینی و دسته گل، اما ما باید برای تبریک این روز مبارک کجا بریم؟! بریم سامرا و در شبستان امام زمان تو حرم امام عسکری زانو بزنیم و به آقا تبریک بگیم؟ بریم جمکران؟ آخه میگن تو مسجد جمکران آقا رو می شه زیارت کرد! شاید هم باید دل رو ببریم به مکه، خونه خدا! شاید هم بشه تو کوچه بنی هاشم دنبال آقا گشت!
من همش نگرانم! نگران این که آقا الان تو کاظمین کنار مزار باب الحواعج( امام موسی کاظم) باشه و نگران این که آقا الان تو مشهد، کنار باب المراد (امام رضا) باشه و نگران این که آقا الان تو کربلا کنار باب الحواعج ابولفضل عباس باشه و برای جوانان امروز جامعه اسلامی که روز به روز غرب زده تر می شن و از اسلام ناب محمدی فاصله می گیرند دعا می کنه!!!
بمیرم واسه بی کسی آقای پر کسمون!!! فقط یه لحظه کافیه فکر کنیم و یه مقایسه کوچیک انجام بدیم بین اباعبدلله و امام عصر ما:
در زمان امام حسین جمعیت کل جهان کمتر از 6 میلیون بود و امام حسین 72 یار وفادار داشت و قیام کرد اما الان جمعیت جهان 6 میلیارد است ولی امام زمان ما سیصد و اندی سرباز نداره!!!
شرم بر زمین و زمینیان، شرم بر خاک و خاکیان که امام عصر رو اینقدر تنها گذاشتن.
آقا جان دست ما که از خیمه شما دور و مجالی برای مای رو سیاه نیست که در خیمه شما بیاییم و تبریک بگیم آقا جان نمی دونم شاید الان که دارم این مطلب رو می نویسم یا شاید هم بعدها این مطلب من به شما برسه، یعنی امیدوارم که برسه و به همین امید هم تصمیم گرفتم از این طریق میلاد تون رو تبریک بگم:
مولای من تولدت مبارک.....